جلالالدین حسین بن شرفالدین الهی اردبیلیاِلهیِ اَرْدَبیلی، جلالالدین حسین بن شرفالدین عبدالحق اردبیلی متخلص به الهی، شاعر متصوف، متکلم، فقیه و ریاضیدان (د ۹۵۰ق/۱۵۴۳م). فهرست مندرجات۲ - دوران کودکی و نوجوانی ۳ - دوره تحصیل علوم ۴ - ارتباط با نوایی ۵ - مذهب ۶ - بازگشت به اردبیل ۷ - گرایش به تصوف ۸ - ترجمه معارف جعفری ۹ - ارتباط با صفویه ۱۰ - مناظره با محقق کرکی ۱۱ - وفات ۱۲ - آثار ۱۲.۱ - شرح گلشن راز ۱۲.۲ - تفسیر قرآن ۱۲.۳ - منهج الفصاحة ۱۲.۴ - رساله امامت ۱۲.۵ - تاج المناقب ۱۲.۶ - رساله در فراست ۱۲.۷ - خلاصة الفقه ۱۲.۸ - ترجمه مهج الدعوات ۱۲.۹ - حواشی و تعلیقات ۱۳ - فهرست منابع ۱۴ - پانویس ۱۵ - منبع ۱ - معرفیلقب اِلهیِ اَرْدَبیلی را کمالالدین نیز نوشتهاند. [۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
پدرش خواجه عبدالحق، ظاهراً از دیوانیان سده ۹ق/۱۵م بوده است. عطاءالله حسینی در اجازهای که به الهی داده، از پدر او با القابی چون الصاحب المعظم و الصدر المکرم - که از انتساب به مشاغل دیوانی حکایت دارد - تبجیل کرده است. [۲]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۴- ۱۰۵، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
برخی از منابع متأخر و معاصر نسبت ابهری هم به الهی دادهاند. [۳]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۸۴۲.
[۴]
نفیسی، سعید، ج۱، ص۳۹۳، تاریخ نظم و نثر، تهران، ۱۳۴۴ش.
الهی در دهه هشتم سده ۹ ق در اردبیل زاده شد. اینکه در برخی از منابع سال ولادت او ۸۷۰ق یاد شده [۵]
آستان قدس؛ فهرست، ج۵، ص۱۹۳، حاشیه.
[۶]
مرکزی، خطی، ج۹، ص۱۰۰۰.
البته محل تأمل است. سال وفات او را به اختلاف ۹۰۴، ۹۰۵، ۹۳۷ و ۹۴۰ ق ذکر کردهاند، [۷]
کنتوری، اعجاز حسین، ج۱، ص۱۷۸، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار، قم، ۱۴۰۹ق.
[۸]
نوری، حسین، ج۳، ص۵۱۳، مستدرک الوسائل، قم، ۱۳۲۱ق.
[۹]
صبا، محمد مظفر حسین، ج۱، ص۷۴، روز روشن، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۱۰]
مدرس، محمدعلی، ج۱، ص۱۶۹، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
ولی بیتردید سال ۹۵۰ق که سام میرزا - معاصر الهی - مطرح کرده، درست است. [۱۱]
حاشیه، سام میرزا صفوی، ج۱، ص ۷۸، تحفه سامی، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
بیشتر منابع متأخر نیز این سال را تأیید کردهاند [۱۲]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۸۵۶.
[۱۳]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۳۱۸.
و حتی برای آن ماده تاریخ ساخته شده است. [۱۴]
نظمی تبریزی، علی، ج۱، ص۳۱، دویست سخنور، تهران، ۱۳۶۳.
اگر ماده تاریخی که برای یکی از تألیفات الهی - خلاصة الفقه (= ۹۴۲) - ذکر کردهاند، [۱۵]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
درست باشد، درگذشت الهی در ۹۵۰ق تأیید میشود. با توجه به اینکه عمر الهی را در ۹۵۰ق بیش از ۷۰ سال دانستهاند، [۱۶]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
میبایست او در میان سالهای ۸۷۰ -۸۸۰ق/۱۴۶۶- ۱۴۷۵م زاده شده باشد.۲ - دوران کودکی و نوجوانیالهی دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود سپری کرد. به استناد اشاره خودش در حاشیه قواعد علامه حلی در اوان جوانی نزد شیخ علی آملی علوم شرعی را آموخت [۱۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
و در همین دوره مدتی نزد سلطان حیدر بن جنید صفوی (د ۸۹۳ق) در روضه صفیالدین اردبیلی به سلوک اهتمام داشت و به توصیه همو برای تحصیل علوم به سوی هرات روانه شد. [۱۸]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۷- ۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
[۱۹]
رازی، امین احمد، ج۳، ص۲۵۶، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۲۰]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۹، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
این سفر بیگمان در دوران نوجوانی او بوده است. [۲۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
۳ - دوره تحصیل علومالهی نخست به شیراز رفت و چندی نزد جلالالدین محمد دوانی (د ۹۰۸ق) و امیر غیاثالدین منصور شیرازی (د ۹۴۸ق) به تحصیل علوم عقلی و نقلی پرداخت. [۲۲]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۷- ۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
[۲۳]
رازی، امین احمد، ج۳، ص۲۵۶، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۲۴]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۹، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
وی آثار دوانی همچون شواکل الحور را نزد مؤلف آن خواند و در جمادی الاول ۸۹۲ از او اجازه روایت و تدریس آثارش را گرفت. [۲۵]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۴، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
الهی سپس به اشاره سلطان حیدر صفوی و به منظور تحصیل علوم به هرات رفت و در آنجا نزد امیر جمالالدین عطاءالله حسینی به آموختن تفسیر و حدیث پرداخت و قسمتی از مشکاة المصابیح خطیب تبریزی، صحیح بخاری، صحیح مسلم، و بخشی از انوار التنزیل بیضاوی را نزد او قرائت کرد [۲۶]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۴- ۱۰۵، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۲۷]
قمی، عباس، ج۱، ص۱۳۷، فوائد الرضویه، تهران، کتابخانه مرکزی.
و در ۸۹۹ق از او اجازه روایت گرفت. [۲۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۷، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
۴ - ارتباط با نواییوی در ایام تحصیل در هرات با امیر علیشیر نوایی آشنا شده بود، زیرا عطاءالله حسینی از استادان مدرسه اخلاصیه بود که به سعی نوایی در هرات تأسیس شده بود و زیر نظر همو اداره میشد [۲۹]
خواندمیر، غیاثالدین، ج۱، ص۱۲۲، مکارم الاخلاق، مجموعه رسائل فارسی، به کوشش محمداکبر عشیق، مشهد، ۱۳۷۴ش، دفتر چهارم.
الهی پس از این دوران، یعنی پس از ۸۹۹ق، ظاهراً در زمره ندیمان نوایی قرار گرفت و شرح اشکال التأسیس و تلخیص تحریر اقلیدس را به نام این وزیر فراهم کرد. [۳۰]
صبا، محمد مظفر حسین، ج۱، ص۷۴، روز روشن، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۳۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۳۲]
خواندمیر، غیاثالدین، ج۱، ص۱۲۳، مکارم الاخلاق، مجموعه رسائل فارسی، به کوشش محمداکبر عشیق، مشهد، ۱۳۷۴ش، دفتر چهارم.
هر چند در نوشتههای معاصران از رابطه الهی با شاهزاده غریب میرزا فرزند سلطان حسین میرزا (د ۹۰۲ق) سخن رفته است، [۳۳]
تربیت، محمد علی، ج۱، ص۴۷، دانشمندان آذربایجان، تهران، ۱۳۱۴ش.
اما در تألیفات قدیمتر اشارهای به این نکته دیده نمیشود. با اینهمه، بعید نیست که رابطه الهی با نوایی سبب آشنایی وی با غریب میرزا نیز شده باشد. ۵ - مذهبگفتنی است که رابطه الهی با امیر علیشیر، وزیر سنی مذهب عصر تیموری و مصدّر کردن آثاری چند به نام وی و نیز آوردن کلمه «اصحاب» در جمله «تصلیه» در خطبه آثاری که در هرات نوشته، موجب شده است تا کسانی چنین تصور کنند که الهی در عصر تیموریان بر مذهب اهل سنت بوده، و در اوان قیام شاه اسماعیل صفوی به تشیع گرویده است [۳۴]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۳۱۸.
[۳۵]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۰، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
اما افندی اصفهانی این تصور را نادرست دانسته، [۳۶]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۰، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
و حتی از استواری او در تشیع سخن گفته است. [۳۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
علاوه بر ادله افندی در اثبات تشیع الهی، در خور ذکر است که او در حاشیه بر قواعد علامه سلسله روات خود را به توالی و تسلسل از طریق شیخ علی آملی - استاد علوم شرعی او در نوجوانی - به علامه حلی میرساند. [۳۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
سلوک او نزد سلطان حیدر صفوی نیز مؤید تشیع اوست و نبودن ترجمه احوال و حتی نام و نشان او در تألیفات فراهم شده در اواخر عهد تیموریان - که نویسندگان آنها با ندیمان علیشیر نوایی، و با فضلای مدرسه اخلاصیه ارتباط داشتهاند - ظاهراً از همین لحاظ بوده است. ۶ - بازگشت به اردبیلالهی در حدود سال ۹۰۲ق مقارن با درگذشت غریب میرزا هرات را ترک کرد و از طریق عراق و آذربایجان به زادگاهش اردبیل بازگشت. [۳۹]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
[۴۰]
تربیت، محمد علی، ج۱، ص۴۷، دانشمندان آذربایجان، تهران، ۱۳۱۴ش.
در اردبیل به عنوان خادم روضه صفیالدین اردبیلی منصوب، و در همانجا به تدریس نیز مشغول شد. [۴۱]
تربیت، محمد علی، ج۱، ص۴۷، دانشمندان آذربایجان، تهران، ۱۳۱۴ش.
۷ - گرایش به تصوفالهی در این دوره، به عنوان دانشمندی متبحر در علوم معقول و منقول مشهور شده بود و نویسندگان معاصر و نزدیک به عصر او عموماً فضل و دانش او را ستوده، [۴۲]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
[۴۳]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
و از گرایش او به تصوف نیز یاد کردهاند. [۴۴]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۴۵]
خوانساری، محمدباقر، ج۲، ص۳۱۹، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۰ق.
[۴۶]
قمی، عباس، ج۱، ص۱۳۷، فوائد الرضویه، تهران، کتابخانه مرکزی.
شرح او بر گلشن راز، و هم مقدمه آن شرح که به نام کشف الاسرار صورت رسالهای مستقل دارد، [۴۷]
مایل هروی، نجیب، ج۱، ص۱۳۸، نخستین ناقل معارف جعفری به فارسی، الهی اردبیلی، مشکوة، مشهد، ۱۳۶۴ش، شم ۸.
و نیز اشعار بازمانده از او در تذکرهها [۴۸]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
[۴۹]
رازی، امین احمد، ج۳، ص۲۵۶، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش.
تأثیرپذیری او از عرفان ابن عربی را میرساند.۸ - ترجمه معارف جعفریبا اینهمه، الهی در محدوده اعتقادات خانقاهی و تفکر عرفانی محدود نشد و با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی (سل ۹۰۷-۹۳۰ق)، به معارف شیعی توجه کرد، تا جایی که او را نخستین کسی دانستهاند که معارف جعفری را به فارسی عرضه داشته است [۵۰]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
که البته این نظر با قید «در اوایل روزگار صفوی» پذیرفتنی است.۹ - ارتباط با صفویهالهی تمامی ۲۳ سال سلطنت شاه اسماعیل صفوی، و ۲۰ سال از دوران حکومت شاه طهماسب اول (سل ۹۳۰-۹۸۴ق) را درک کرد. از چگونگی پیوند او با این دو سلطان اطلاعی دقیق نداریم، لیکن وجود او در روضه جد صفویه، و هم آثاری که به نام آن دو تألیف کرده است، [۵۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
حکایت از پیوستگی او با دربار صفویان دارد، خاصه آنکه او در این دوره به مباحث فقهی نیز میپرداخته، و گویا به عنوان مجتهد هم عمل میکرده است، زیرا در برخی از نوشتههای عصر صفوی از او با عنوان مجتهدالزمان یاد شده است. [۵۲]
افوشتهای، محمود، ج۱، ص۱۸۳، نقاوة الاثار فی ذکر الاخیار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۵۳]
قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۳۷، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ش.
در اوان سلطنت شاه طهماسب، ظاهراً الهی در قزوین، یعنی تختگاه صفویان بوده است و در آن شهر یک بار به سفارت اسماعیل قلیخان نزد شاه طهماسب رفته، و واسطه دوستیِ آن دو شده است. [۵۴]
افوشتهای، محمود، ج۱، ص۱۸۳، نقاوة الاثار فی ذکر الاخیار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۷۳ش.
۱۰ - مناظره با محقق کرکیاختلاف الهی با محقق کرکی (د ۹۴۰ق) بر سر جواز یا عدم جواز نماز جمعه در غیاب امام معصوم هم بایست در ایام اقامت او در قزوین، پیش از ۹۴۰ق روی داده باشد. [۵۵]
قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۳۷، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ش.
[۵۶]
روملو، حسن، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۴، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۷ش.
البته الهی که نماز جمعه را در غیاب امام جائز نمیدانسته، آنچنانکه بعضی گفتهاند مستقیماً با محقق کرکی درگیر مناظره و مشاجره نشده است [۵۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۱، ص۹۹، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
بلکه این مخالفت بین محقق و میرنعمتالله جزایری اتفاق افتاده، و الهی با میرنعمتالله موافقت و همراهی نموده، و فتوای محقق کرکی را در این زمینه رد کرده است. [۵۸]
قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۳۷، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ش.
[۵۹]
روملو، حسن، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۴، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۱ - وفاتالهی سالهای پایانی عمرش را در اردبیل گذراند و در همانجا درگذشت و در روضه صفیالدین دفن شد. پس از او بازماندگانش - خاصه فرزندش محمد - به جای او در روضه صفویه خدمت میکردند. [۶۰]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۹۹، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۶۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
۱۲ - آثارالهی با زبانهای فارسی، عربی و ترکی آشنایی داشت و به هر ۳ زبان آثاری تألیف و تدوین کرد. [۶۲]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۰ به بعد، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
وسعت دامنه دانش و اطلاع او از علوم رایج در آن روزگار از کتابها و رسائلی که در زمینههای مختلف، از تفسیر، حدیث، کلام، فقه و اصول، منطق، هیأت و نجوم، حساب و هندسه، ادب و عرفان تألیف و تصنیف کرده، و از شروح و حواشی و تعلیقاتی که بر متون درسی و غیر درسی نوشته است، معلوم میشود. افندی اصفهانی که از پارهای از آثار الهی بهره برده، و نسخههایی از تألیفات او را در اردبیل رؤیت کرده، و نام و نشان اکثر آنها را در اجازه الهی به کمالالدین ابراهیم صفوی اردبیلی نیز دیده بوده است، مؤلفاتش را بالغ بر ۳۰ عنوان یاد میکند. [۶۳]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
مهمترین آثار الهی اینهاست: ۱۲.۱ - شرح گلشن رازشرح گلشن راز، شرحی است به نثر آمیخته به نظم بر گلشن راز شبستری که سال تألیف آن را خود در خاتمه ۹۰۸ق ذکر کرده است. [۶۴]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۲۶۹.
[۶۵]
مرکزی، خطی، ج۱۰، ص۱۵۰۵.
الهی در این اثر به مفاتیح الاعجاز اسیری لاهیجی در شرح گلشن راز، بسیار توجه داشته، و بیشتر مباحث را با مختصر تغییر و تبدیلی در لفظ و عبارت از لاهیجی اخذ و نقل کرده است. [۶۶]
گلچین معانی، احمد، ج۱، ص۷۶ به بعد، گلشن راز و شروح مختلف آن، نسخههای خطی، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، ۱۳۴۴ش، دفتر چهارم.
الهی بر شرح گلشن راز مقدمهای مفصل در مبحثِ وجود نوشته است که کاتبان آن را از متن شرح مذکور جدا کرده، و به صورت رسالهای مستقل به نام کشف الاسرار استنساخ کردهاند. [۶۷]
منزوی، خطی، ج۲، ص۱۳۱۷.
[۶۸]
مایل هروی، نجیب، ج۱، ص۱۳۸، نخستین ناقل معارف جعفری به فارسی، الهی اردبیلی، مشکوة، مشهد، ۱۳۶۴ش، شم ۸.
بیشتر ابیات مندرج در شرح گلشن راز از سرودههای خود الهی است. [۶۹]
گلچین معانی، احمد، ج۱، ص۷۶ به بعد، گلشن راز و شروح مختلف آن، نسخههای خطی، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، ۱۳۴۴ش، دفتر چهارم.
۱۲.۲ - تفسیر قرآنالهی قرآن مجید را به فارسی و عربی تفسیر کرده است. تفسیر عربی او بسیار مفصل، ولی ناتمام بوده، و افندی اصفهانی تفسیر سوره فاتحه و بخشی از تفسیر سوره بقره آن را که به دست الهی در حدود ۱۰ هزار سطر کتابت شده بود، در اردبیل دیده بوده است. [۷۰]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
تفسیر فارسی الهی در دو مجلد بوده که نسخهای از آن به خط مؤلف در روضه صفیالدین اردبیلی وجود داشته است. [۷۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۷۲]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۲۶۱.
[۷۳]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۴۴۲.
۱۲.۳ - منهج الفصاحةمنهج الفصاحة فی شرح نهج البلاغة، ترجمه فارسی نهج البلاغه است همراه با شرح مفصل آن که در حدود ۹۳۰ ق به نام شاه اسماعیل صفوی فراهم شده است. این کتاب در ۱۳۵۵ق به کوشش سعید طباطبایی نائینی در تهران به چاپ سنگی رسیده است. ۱۲.۴ - رساله امامتالهی نخست رسالهای در مبحث امامت به نام شاه اسماعیل اول به ترکی نوشته بود و سپس در عصر شاه طهماسب اول آن را به فارسی درآورد. نسخهای از این رساله را افندی در شهرِ بار فروش مازندران (بابل) دیده بوده است. [۷۴]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۴۴۲.
[۷۵]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۳۲۴.
نسخهای از آن نیز در کتابخانه ملی موجود است. [۷۶]
منزوی، خطی، ج۲، ص۸۹۱.
۱۲.۵ - تاج المناقبتاج المناقب فی فضائل الائمة الاثنی عشر، اثری است به فارسی در ۱۲ جوهر که ادله امامت و سرگذشت هر یک از امامان دوازدهگانه (ع) در ذیل یک جوهر مطرح شده است. افندی اصفهانی آن را به نام فضائل الائمة الاثنی عشر، کتابی مفصل دانسته که الهی به نام شاه طهماسب تألیف کرده است، [۷۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
اما از نسخههای موجود آن بر میآید که مؤلف آن را به نام شاه اسماعیل صفوی مصدّر کرده است. [۷۸]
استوری، ادبیات فارسی، ج۲، ص۹۱۴- ۹۱۵، ترجمه برگل، ترجمه فارسی یحیی آرین پور و دیگران، به کوشش احمد منزوی، تهران، ۱۳۶۲ ش.
[۷۹]
صبا، محمد مظفر حسین، ج۱، ص۷۴، روز روشن، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۸۰]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۹، ص۹۲.
۱۲.۶ - رساله در فراسترساله در فراست، اثری است به فارسی، در علم قیافه شناسی. [۸۱]
منزوی، خطی، ج۱، ص۴۳۸.
[۸۲]
دانش پژوه، محمد تقی و علینقی منزوی، ج۵، ص۳۶۰، فهرست کتابخانه سپهسالار، تهران، ۱۳۵۶ش/۱۹۷۷م.
آقابزرگ بجز رساله فراست، از اثری به نام رسالة فی القیافة، بدون نام مؤلف یاد کرده است که سرآغازی همگون با سرآغاز رساله فراست الهی دارد. [۸۳]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۲۲۱.
[۸۴]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۱۵۲-۱۵۳.
در برخی نوشتههای معاصران رسالهای با عنوان قافیه به الهی نسبت داده شده است [۸۵]
نفیسی، سعید، ج۲، ص۶۹۱، تاریخ نظم و نثر، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۸۶]
دیهیم، محمد، ج۱، ص۱۹، تذکره شعرای آذربایجان، تبریز، ۱۳۶۷ش.
که چیزی جز تحریف عنوان رساله قیافة (فراست) او نیست. ۱۲.۷ - خلاصة الفقهخلاصة الفقه، که یک دوره فقه به زبان فارسی بوده است. افندی اصفهانی مینویسد که نسخه آن را به خط مؤلف در اردبیل دیده است. [۸۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
همو این کتاب را ترجمهگونهای از ارشاد الاذهان علامه حلی دانسته است که باید با شرح الارشاد منسوب به الهی یکی بوده باشد. [۸۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
اینکه گفتهاند خلاصة الفقه به نام شاه اسماعیل صفوی ساخته شده است، با توجه به اینکه سال تألیف آن را ۹۴۲ق دانستهاند، [۸۹]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
درست نمینماید، زیرا شاه اسماعیل یکم در ۹۳۰ق درگذشته است. ۱۲.۸ - ترجمه مهج الدعواتترجمه مهج الدعوات و منهج العنایات، که ظاهراً نسخه شماره ۱۲۰ کتابخانه ملی ملک همین کتاب است. [۹۰]
ملک، خطی، ج۲، ص۱۴۴- ۱۴۵.
[۹۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۹۲]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۱۴۱.
۱۲.۹ - حواشی و تعلیقاتالهی افزون بر آثار یاد شده، بر بسیاری از متون کلامی و فقهی که خود آنها را کتابت کرده بود، حاشیه و تعلیقه نوشته است [۹۳]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲-۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
و اینها غیر از تعلیقهها، حاشیهها و شرحهایی است که جداگانه فراهم آمده، و از جمله آثار مستقل او محسوب میشده است، مانند تعلیقه بر حاشیه شریف بر شرح مختصر ایجی [۹۴]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۱۲۹.
[۹۵]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۱۳۱.
تعلیقه بر شرح جلالی بر رساله اثبات العقل طوسی [۹۶]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
تلخیص تحریر اقلیدس مصدّر به نام امیرعلیشیر نوایی [۹۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
حاشیة علی الحاشیة الجلالیة، و الحاشیة الصدریة که دو حاشیه بر حاشیه قدیم و جدید دوانی بر شرح قوشجی از تجرید الکلام طوسی محسوب میشود. [۹۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
افزون بر این، الهی بر شرح جدید دوانی حاشیه دیگری نیز با عنوان حاشیة علی الشرح الجدید للتجرید نوشته که تا امور عامه را در بردارد. [۹۹]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۱۱۴.
[۱۰۰]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۳۵۰.
[۱۰۱]
کنتوری، اعجاز حسین، ج۱، ص۱۷۷- ۱۷۸، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار، قم، ۱۴۰۹ق.
[۱۰۲]
شورا، خطی، ج۵، ص۱۴۰.
[۱۰۳]
شورا، خطی، ج۵، ص۱۴۲.
[۱۰۴]
مرعشی، خطی، ج۱۳، ص۲۰۳-۲۰۴.
گویا الهی خود نیز بر تجرید العقاید شرحی به نام التوحید علی التجرید داشته است. [۱۰۵]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۳۱۸.
وی در حواشی خود بر حاشیههای دوانی نقد و تعریضهایی کرده که بعدها کسی به ایرادهای او پاسخ گفته، و رسالهای به نام هفت اشکال ساخته است [۱۰۶]
آستان قدس ف، فهرست، ج۱، ص۶۱۱.
حاشیة علی شرح تذکرة الهیئة النصیریة، یا شرح التذکرة النصیریة [۱۰۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۱۳، ص۲۰۳-۲۰۴، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۱۰۸]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۳۱۸.
[۱۰۹]
افوشتهای، محمود، نقاوة الاثار فی ذکر الاخیار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۱۱۰]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۸۵۳-۱۸۵۶.
[۱۱۱]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۸۵۷.
[۱۱۲]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۳۱۸.
حاشیة علی القواعد العقائد، که افندی نسخهای از آن را در اصفهان نزد فاضل هندی دیده که تا بحث نماز در سفر میرسیده است [۱۱۳]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
حاشیة علی شرح الچغمینی [۱۱۴]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
حاشیة علی شرح هدایة الحکمة؛ حاشیة علی شرح الشمسیة، که گویا شاگرد الهی، خلیل بن محمد رضوی آن را بر پایه تقریرات استاد تحریر کرده است؛ حاشیة علی شرح المواقف [۱۱۵]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۱۱۶]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۳۱۸.
[۱۱۷]
کنتوری، اعجاز حسین، ج۱، ص۱۸۱، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار، قم، ۱۴۰۹ق.
[۱۱۸]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۳۵.
[۱۱۹]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۷۶.
[۱۲۰]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۱۳۷.
شرح اثبات الواجب الجدید، که در ۹۱۶ق الهی آن را نوشته، و بر دوانی ایراداتی وارد کرده است. شرح الهی را در ۹۴۵ق محمد بن احمد گیلکی به فارسی شرح کرده است [۱۲۱]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۰۴.
[۱۲۲]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۰۶.
[۱۲۳]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۵۸.
[۱۲۴]
شورا، خطی، ج۵، ص۲۹۷- ۲۹۸.
[۱۲۵]
مرکزی، خطی، ج۱۱، ص۲۴۵۰.
شرح اشکال التأسیس، که الهی آن را برای امیرعلیشیر نوایی نوشته است [۱۲۶]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۱۲۷]
خواندمیر، غیاثالدین، ج۱، ص۱۲۳، مکارم الاخلاق، مجموعه رسائل فارسی، به کوشش محمداکبر عشیق، مشهد، ۱۳۷۴ش، دفتر چهارم.
شرح بیست باب طوسی، که برخی آن را حاشیه بر بیست باب یاد کردهاند [۱۲۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۱۲۹]
آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۳۰.
شرح بر تهذیب الاصول علامه حلی. [۱۳۰]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۲، ص۱۰۲، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
علاوه بر ابیاتی که الهی از سرودههای خود در شرح گلشن راز آورده است، اشعار متفرقهای هم از او در تذکرهها نقل کردهاند [۱۳۱]
سام میرزا صفوی، تحفه سامی، ج۱، ص۷۸، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی.
[۱۳۲]
صبا، محمد مظفر حسین، ج۱، ص۷۴، روز روشن، تهران، ۱۳۴۳ش.
که نفیسی مجموع آنها را در حدود دو هزار بیت غزل و رباعی دانسته است. [۱۳۳]
نفیسی، سعید، ج۲، ص۶۹۱، تاریخ نظم و نثر، تهران، ۱۳۴۴ش.
۱۳ - فهرست منابع(۱) آستان قدس؛ فهرست؛ (۱) آستان قدس ف، فهرست. (۲) آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة. (۳) استوری، ادبیات فارسی، ترجمه برگل، ترجمه فارسی یحیی آرین پور و دیگران، به کوشش احمد منزوی، تهران، ۱۳۶۲ ش. (۴) افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق. (۵) افوشتهای، محمود، نقاوة الاثار فی ذکر الاخیار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۷۳ش. (۶) بغدادی، هدیه. (۷) تربیت، محمد علی، دانشمندان آذربایجان، تهران، ۱۳۱۴ش. (۸) حاجی خلیفه، کشف. (۹) خواندمیر، غیاثالدین، مکارم الاخلاق، مجموعه رسائل فارسی، به کوشش محمداکبر عشیق، مشهد، ۱۳۷۴ش، دفتر چهارم. (۱۰) خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۰ق. (۱۱) دانش پژوه، محمد تقی و علینقی منزوی، فهرست کتابخانه سپهسالار، تهران، ۱۳۵۶ش/۱۹۷۷م. (۱۲) دیهیم، محمد، تذکره شعرای آذربایجان، تبریز، ۱۳۶۷ش. (۱۳) رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش. (۱۴) روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۷ش. (۱۵) سام میرزا صفوی، تحفه سامی، به کوشش رکنالدین همایون فرخ، تهران، علمی. (۱۶) شورا، خطی. (۱۷) صبا، محمد مظفر حسین، روز روشن، تهران، ۱۳۴۳ش. (۱۸) قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ش. (۱۹) قمی، عباس، فوائد الرضویه، تهران، کتابخانه مرکزی. (۲۰) کنتوری، اعجاز حسین، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار، قم، ۱۴۰۹ق. (۲۱) گلچین معانی، احمد، گلشن راز و شروح مختلف آن، نسخههای خطی، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، ۱۳۴۴ش، دفتر چهارم. (۲۲) مایل هروی، نجیب، نخستین ناقل معارف جعفری به فارسی، الهی اردبیلی، مشکوة، مشهد، ۱۳۶۴ش، شم ۸. (۲۳) مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش. (۲۴) مرعشی، خطی. (۲۵) مرکزی، خطی. (۲۶) ملک، خطی. (۲۷) منزوی، خطی. (۲۸) نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، تهران، ۱۳۶۳. (۲۹) نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر، تهران، ۱۳۴۴ش. (۳۰) نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، ۱۳۲۱ق. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «الهی اردبیلی»، ج۱۰، ص۳۸۹۲. |